صندوقچه صورتی خانوم کوچولو
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
صندوقچه صورتی خانوم کوچولو
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
تاخیر
سفر کربلا به تاخیر افتاد .. چون در تعطیلات نتونستیم رزرو را انجام بدیم. بعد از تعطیلات هم مشکل مرخصی و مدرسه بچه ها.
انشاالله اردیبهشت و خرداد با گروه های بعدی.
از کارهای خونه فقط ریزه کاری های خیلی وقت گیر مونده که باشه واسه وقتی که خیلی حوصله دارم .
دلم می خواد قالیچه اتاق خواب و آشپزخانه رو عوض کنم همش پرز و خرده ریز میچسبه بهشون و سخت جارو میشن.
خرید عید دخترک هنوز تموم نشده..لباس خواب و لباس راحتی که توی مهمانی ها هم بشه استفاده کردم هنوز پیدا نکردم.
کیف و کفش دخترک رو خریدیم ولی برای خودم هنوز نه!
خرید توی این شلوغی ها برام سخته ترجیح میدم بعضی خریدها رو به بعد عید موکول کنم. این روزها فقط دوست دارم برای خونه خرید کنم 
حس خوب
اصلا باورم نمیشه که بیشتر از یک ماه اینجا نبودم.. همین که الانم اینجام فقط و فقط به خاطر این روزها و این حال و هواست.
می خوام بنویسم که ثبت بشه.
امسال خونه تکونی رو زودتر شروع کردم یعنی خونه رو میخوام زودتر شروع کنم.. ا به امروز یخچال تکونی و فریزر تکونی انجام شده. کابینت ادویه ها هم مرتب کردم، همیشه این کابینت وقت و انرژی بیشتری از من میگیره.
حس و حال خوب عید هم حس می کنم.. تا دو هفته آینده باید خونه تکونی رو تمام کنم تا حداقل هفته آخر اسفند با خیال راحت فقط برم بیرون و شلوغ پلوغی ها رو تماشا کنم
و امــــــــا
دیروز اخبار اولویت های کربلا رو اعلام کرد. خدا رو صد هزار مرتبه شکر اولویت ما هفت شده و این یعنی تو تعطیلات عید مشرف میشیم به امید خدا
با خانواده همسر این سفرو میریم. برادر بزرگ همسر سرگروهمون هستن. دیروز صحبت کردیم گفتن سعی میکنن هر طور شده واسه تعطیلات ثبت نام کنن.
پ.ن: دوست دارم روزشمار بنویسم.