صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

روز جوان مبارک

پیامبر اکرم-ص:
خداوند جوانی را که جوانی خویش را در راه اطاعت خدای تعالی بگذراند، دوست دارد.
.
.
*میلاد سرور جوانان عالم، حضرت علی اکبر و روز جوان مبارک باد*



پ.ن.1: همسرم روزت مبارک.
پ.ن.2: شیطنت های دخترک بیش از اندازه شده. دیروز داشتیم با هم آشپزی می کردیم و عسل خانوم فقط مواد اولیه رو از از یخچال به من می داد.بهش گفتم دوتا تخم مرغ به من بده ( من کنار اجاق گاز بودم..فقط صدا میشنیدم ) در یخچال باز شد و.. تق..تق..یهو برگشتم..با نگرانی و ترس گفت مامان به خدا خودش افتاد تقصیر من نبود..بدو بدو رفت تو اتاق. من همینطور هاج و واج مونده بودم..ناگفته نماند که خیلی خندم گرفته بود انقدرم قشنگ تخم مرغ ها رو زمین پهن شده بودن اگه امکانش بود حتما تو همون حالت نیمرو می کردم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.