صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

1. برای دخترکم

خیلی از اتفاقها و خاطرات قشنگ زندگیمون امروز، تو این تاریخ و این ماه آغاز شد. رسما رابطه ای در شرف شکل گیری قرار گرفت که آغاری بود برای مرحله جدیدی از زندگی. رابطه ای که شروع شد و روز به روز مستحکمتر شد. رابطه ای که هر دوی ما با جان و دل پایش ایستادیم و تا اینجا آمدیم و همه تلاشمان را میکنیم تا روز به روز بهتر و بهتر و بهتر شود بخاطر هر سه نفرمان.

نفر سومی که اینها را برای او می نویسم تا روزی داستان زندگی و خاطرات مادر و پدرش را بخواند.. خاطراتی که بعد از چند سال برای اولین بار برای ثمره زندگی نوشته میشه.. بــــرای تــــــو دخــتـــرکــــم


پ.ن.1 : نماز و روزه هاتون قبول باشه. امیدوارم که بهترینها تو آخر این ماه نصیب هممون بشه.

پ.ن.2 : عیدتون مبارک دوستان گلم.


 

 

آشنایی مون خیلی اتفاقی شروع شد..قوم و خویش نبودیم که از قبل همدیگرو بشناسیم..خیلی اتفاقی و با خواست خدا سرراه هم قرار گرفتیم. با یک پیام شروع شد..پیامی که اصلا به قصد و نیت شروع رابطه رد و بدل نشد..پیامی که فکر می کردیم مثل خیلی از پیام هایی هست که میشه اسمشو گذاشت پیام رسمی.. هم کلاسی.. همکاری.. و هم عقیده بودن تو یه سری مطالب. پیامی که هیچ کس از محتوای آن مطلع نشد جز خدا.

ولی همه طوری شنیدند که رابطی بین ما بود و باعث آشناییمان شد. رابط آشنایی ما خدای بالاسرمونه و در مراحل بعدی آشنایی امام خوبیها. 


این روزها یادآور احساسهای ناب و خاصی هستند که فقط مختص اون روزاست. حس خوب ِ روزای خوب.. با خوندن یادداشت هامون کوچکترین خاطره و حس برامون تداعی میشه حتی حس تردید و اضطراب و نگرانی روزهای اول.

یادآوری این روزها حس خوب و قشنگیه..وقتی آقای پدر از شروع این ماه تبریک میگه به هردومون.

روزهای خوبی رو گذروندیم تا به اینجا رسیدیم. خدا رو شکر


امروز جشن ویژه ای داریم به مناسبت اول آشناییمون. جشنهایی که یادآور خاطرات قشنگ هستن و انگیزه ای دوباره.

امروز روز خوبی داریم.. هر کدام سورپرایزهای خاص خودمون رو داریم..

عزیزکم انشاالله امسال سه تایی میریم برای مکان عهد و پیمان روزهای اول.. برای گفتن دوباره ی حرف های روز اول.



نظرات 3 + ارسال نظر
قاصدک دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 10:58

مامان بتی عزیز .. الهی همیشه بهترین‌ها برای خانواده 3 نفره‌تون پیش بیاد .. و الهی همیشه خاطرات شیرین و شاد را مرور کنید ..
عیدت مبارک ..

ممنونم عزیزم

فافا یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 11:27 http://f-h-s-a.blogsky.com

عزیز دلم انشالله سالیان سال در کنار هم شاد و خرم باشید و هر روز به عشقتون اضافه بشه . موافقم همیشه هر اتفاقی توی زندگی ما می افته تصادفی نیست.

ممنونم فافاجون..دوست خوب و مهربونم

مریم تبریزی یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 11:25 http://66mdavodm66.blogfa.com

هرسه کنار هم خوشبخت بشین انشالله

ممنونم عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.