صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

سورپرایزهای سالروز آشنایی

سورپرایز اول همسر یک اس ام اس بود در همان ساعت پیام اول.. دینگ دینگ دینگ.. لحظه تاریخی و ورود بنده به قلب همسر و متن هایی دیگر که همه رو تو گوشیم ذخیره کردم.


و سورپرایز من در شام و دسر که ژله تزریقی بود خلاصه میشد..نمی دونم چرا همیشه من برای سورپرایز همسر یا حتی برای مهمون روی خواراکی تمرکز می کنم!!! خداروشکر ژله ها خوب شدن و من خیلی راضیم از کارم


سورپرایز دوم همسر که البته هنوز عملی نشده..

خرید یه کاسکو ی خوشگل و خوش رنگه و من خیلی از این سورپرایز استقبال کردم. همسر یه عکس از کاسکو برام فرستاد که من عاشقش شدم..اگر بتونیم همین کاسکو رو پیدا کنیم حتما می خریمش..برای تربیتش یکم مردد شدم..فکر کنم فقط باید به دخترک بسپارمش..اینطوری یه کاسکوی پرحرف و شاد تحویل می گیریم! صبح ها که خونه نیستم..غذای صبج و ظهرش سروقت نمیشه..نمی دونم من سهره قناری هم خیلی دوست دارم..اینکه با آواز سهره بیدار بشیم..تربیت و تغذیه خاصی هم نداره.


و امـــــا هدیه ای که عملی شد..خرید تبلت.. البته که به مناسبت آشنایی! برای کار همسر خریدیم و صد البته اگر بتونیم تبلت رو از دستان دخترک خارج کنیم!! به این مورد میگن یه تیر و چند نشون؟!!


از ژله های مهمانی ماه رمضان خیلی بهتر شدن.



1. برای دخترکم

خیلی از اتفاقها و خاطرات قشنگ زندگیمون امروز، تو این تاریخ و این ماه آغاز شد. رسما رابطه ای در شرف شکل گیری قرار گرفت که آغاری بود برای مرحله جدیدی از زندگی. رابطه ای که شروع شد و روز به روز مستحکمتر شد. رابطه ای که هر دوی ما با جان و دل پایش ایستادیم و تا اینجا آمدیم و همه تلاشمان را میکنیم تا روز به روز بهتر و بهتر و بهتر شود بخاطر هر سه نفرمان.

نفر سومی که اینها را برای او می نویسم تا روزی داستان زندگی و خاطرات مادر و پدرش را بخواند.. خاطراتی که بعد از چند سال برای اولین بار برای ثمره زندگی نوشته میشه.. بــــرای تــــــو دخــتـــرکــــم


پ.ن.1 : نماز و روزه هاتون قبول باشه. امیدوارم که بهترینها تو آخر این ماه نصیب هممون بشه.

پ.ن.2 : عیدتون مبارک دوستان گلم.


 

ادامه مطلب ...

دلـــــــــــم

دلــــــم یک اتفاق ساده می خواهــــــــد...

دلــــــم یک مهمونی خوب می خواهـــــــــد...

دلــــــم یک جمع دوستانه ساده و صمیمی می خواهـــــــد..

دلــــــم یک آش خیلی خوشمزه با کشک و پیاز داغ فراوان می خواهــــــد..

دلــــــم یک بستنی خیلی مخصوص می خواهـــــــد...

دلــــــم یک کیک خوشمزه با تزئینات خیلی مخصوص می خواهــــــــد...

دلــــــم یک پیتزای خیــــــلی بزرگ و بتی پز می خواهــــــد..

دلــــــم گلدان های سرامیکی رنگارنگ با گلهای رنگارنگ شمعدانی می خواهـــــد..

باشد که بتوانم برای عید فطر یکی از این خواسته های دل را انجام بدهم.


25 روز از ماه مبارک رفت..به همین راحتی.. و من حتی نتونستم تو این 25 روز به کم خوابی و گذر ساعت عادت کنم.


دیشب خونه ی مامان اینا دعوت بودیم..خدا رو شکر خوش گذشت. دلــــــم شله زرد هم میخواست که دیشب مامان زحمت کشیده بودن این خواسته پاسخ داده شد

هر موقع افطار می کنیم..تعریف می کنیم..ظرف هارو جمع می کنیم و فقط و فقط خیلی کم خونه رو جمع می کنیم یهو ساعت میشه 11 ... 12 ..!!!! شما هم عایا؟؟!!!!