صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

کودکی

این روزها من نیستم یعنی خودم نیستم.. اصلا وقت برای خودم ندارم.. از لحاظ ذهنی دوران پاییز کودکی و نوجوانی رو سپری می کنم.

....

پاییز رو دوست دارم ولی همیشه ده روز اولش برام دلگیره..هوا زود تاریک میشه..غروب دلگیر..

این غروب منو میبره به دوران کودکی.. چقدر دلم میخواد به اون دوران برگردم و با دل و جون قدر تک تک لحظه هارو بیشتر بدونم. وقتی با خواهر برادر ها دور هم بودیم، دوچرخه سواری، هفت سنگ و حتی کارت بازی، ماشین سواری یواشکی دور از چشم بابا. بوی آش رشته وقتی از مدرسه برمی گشتم..بحث و جدل بین ما بچه ها که سهم کی بیشتره!

این روزها منم و خاطرات کودکی و خواهر برادری..

.......

عمه از تبریز اومدن و هر روز بعد از کار میریم خونه مادر همسر. برای من یه قواره چادر رنگی اوردن که خیلی خوش رنگه.

دیشب خونه خواهر شوهر بودیم به بهانه دعوت عمه خانم. و من در اولین فرصت از پسر خواهر شوهر سراغ موتورش را گرفتم

نظرات 2 + ارسال نظر
فافا چهارشنبه 9 مهر 1393 ساعت 11:32

انشالله براش برنامه ریزی کن . اگه جنسیتش هم مهمه برات میتونی از نت خیلی کمک بگیری.
گرچه فک کنم سلامت بچه خیلی مهم تره .مث دختر نازت هم 10تا داشته باشی بازم کمه
انشالله دوباره من خاله بشم به زودی

ممنونم فافا ی عزیز و مهربون. انشاالله شرایط فراهم بشه در آخر جنسیتش.
آره همینطوره انشاالله همه نی نی ها سلامت باشن.

فافا سه‌شنبه 8 مهر 1393 ساعت 11:36

سلام بتی جون میگم نکنه خبراییه !!!!!!!!
نکنه نی نی دوم توراهه و ...
بابا موتور مردومو می خوای چی کار ؟؟؟؟
منم از روزهای اول پاییز بدم میاد . زود شب میشه آدم دلش میگیره ...

نه فعلا..ولی دوست دارم که تو فکرش باشم
من خیلی موتورشو دوست دارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.