دیروز خونه ی مامانم اینا جمع بودیم..خدا رو شکر خوش گذشت، با پیام های وا*یبر و لا*ین پاشایی رو شنیدم. همگی بهم ریختیم و ناراحت شدیم. تلویزیون که برنامه خاصی نداشت، ولی شبکه ی آنطرف تمام آهنگها و کنسرت های پاشایی رو پخش کرد. هر کسی با هر آهنگ یه خاطره داشت.. ولی من با بعد آهنگ ماه عسل بقیه آهنگها هم شنیدم. روحش آرام و شاد..
بعد از ظهرم طبق همان پیام ها رفتیم خیابان هاش*می ، فضای سنگین بود..خیلی غمگین بود. خیلی هم شلوغ بود، همه با هم آهنگ یکی هست رو می خوندند..جاده ی یکطرفه.. طفلک دخترکم ترسید و زودی رفتیم خونه.
امروزم که خیلی بی حوصله ام
خدا رحمتش کنه . بیچاره جوون مرد ...
دیشب تلویزیون خودمون تکونی بهخدش داد تا از اون طرف زور نیارن هیچی نشون نمیدن که