صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

صندوقچه صورتی خانوم کوچولو

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

دیروز خونه ی مامانم اینا جمع بودیم..خدا رو شکر خوش گذشت، با پیام های وا*یبر و لا*ین پاشایی رو شنیدم. همگی بهم ریختیم و ناراحت شدیم. تلویزیون که برنامه خاصی نداشت، ولی شبکه ی آنطرف تمام آهنگها و کنسرت های پاشایی رو پخش کرد. هر کسی با هر آهنگ یه خاطره داشت.. ولی من با بعد آهنگ ماه عسل بقیه آهنگها هم شنیدم. روحش آرام و شاد..


بعد از ظهرم طبق همان پیام ها رفتیم خیابان هاش*می ، فضای سنگین بود..خیلی غمگین بود. خیلی هم شلوغ بود، همه با هم آهنگ یکی هست رو می خوندند..جاده ی یکطرفه.. طفلک دخترکم ترسید و زودی رفتیم خونه.


امروزم که خیلی بی حوصله ام

نظرات 1 + ارسال نظر
فافا یکشنبه 25 آبان 1393 ساعت 10:58

خدا رحمتش کنه . بیچاره جوون مرد ...
دیشب تلویزیون خودمون تکونی بهخدش داد تا از اون طرف زور نیارن هیچی نشون نمیدن که

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.